با غروب خورشید زندگی را از سر می گیرند، اما نه آن زندگی که ما میشناسیم!
قلب آنها هیچ وقت نمی تپد و نشانه های حیات در آنها یافت نمی شود. در شب هنگام، از قصر و محل سکونت خود به بیرون می آیند و به جست و جوی شکار خود می روند!
تصویر آنها در آینه بازتاب نمی کند، ظاهر عموماً زیبا و فریبنده شان هیولای پنهانی که در پشت این چهره وجود دارد را پنهان می کند!
در میان همه هیولا های تاریخ از همه جذاب تر، اغوا کننده تر که دارای ظاهری فریبنده و برازنده هستند و فرصت بی کرانه ای را برای زیستن این گونه خود در اختیار دارند!
آنها نمی میرند مگر آنکه در معرض نور خورشید قرار گیرند. دشمن اصلی آنها نور خورشید است، خورشید آنها را می سوزاند!
اینها نوصیف موجودی فانتزی به نام خون آشام بود!
اگر چه خاستگاه آنها در مغرب زمین و عمدتاً در قرون وسطی می دانند اما داستان های چنین موجوداتی از هزاران سال پیش در حوزه های تمدنی مختلف وجود داشته است; می خواهیم با یک نگاه دقیق علمی ببینیم آیا «خون آشام» فقط داستان!؟
یک زیست شیمی دان کانادایی پیشنهاد کرده است که مردمانی مشهور به خون آشام در واقع به نوعی بیماری خونی به نام ((پورفیریا)) مادر زادی دچار هستند.تا کنون فقط دویست مورد از این بیماری ها گزارش شده است.گرچه ژن عامل این بیماری ها بسیار نادر است،ازدواج بین خویشاوندان در برخی از جامعه های بسته باعث معمول شدن این بیماری می شود.
در پورفیریای مادر زادی تولید ((هم)) دچار مشکل می شود.هم بخش مهمی از هموگلوبین است،یعنی همان پروتئینی ست که اکسیژن را در سراسر بدن جابجا می کند.پروفریا اثرات بسیار ی بر بدن ،به ویژه پوست وکبد دارد.یکی از این اثر ها حساسیت به نور است.قرارگرفتن در معرض افتاب ،باعث ایجاد بر آمدگی وزخم های سرخ رنگی بر روی پوست می شود.
مبتلایان به این بیماری ،شب ها وجاهای تاریک را می پسندند.این بیماری باعث می شود دندان ها به رنگ سرخ متمایل به قهوه ای درآیند و چنین می نماید که دندان ها به خون آغشته شده اند.این پورفیریا ی نادر باعث ایجاد زخم هایی می شود که به غضروف واستخوان بیماران آسیب می زند و درنتیجه بینی،گوش ها و انگشتان آنان شکل غیر طبیعی پیدا می کنند.بیمار ممکن گوش های نوک تیز ،بینی پهن و انگشتان دراز پیدا کند.پورفیریا باعث می شود رفتار های عجیبی از بیماران سر بزند.آنها دچار توهم می شوند و حرکات غیر طبیعی از خودشان نشان می دهند.
(دلفین)) به هنگام مطرح کردن این نظریه ی خود گفت مواد موجود در سیر (گرچه برای بسیاری از مردم سودمند است )حال بیماران پروفریا را بدتر می کند.البته چنین ادعایی ثابت نشده و بیشتر دانشمندان آن را نپذیرفتند.
همچنین ترس از خون آشام ها آنچنان در سده ی هجدهم میلادی گسترش یافت که بدن هایی را که گمان می کردند ((نمرده اند)) از گور در می آوردند وبیشترشان برخلاف نظریه ی دلفین چهره ی ناجور و تغییر یافته ای نداشتند.به علاوه،خوردن خون انسان هیچ کمکی به بیماران نمی کرد.
به نظر نمی رسد که دراکولای معروف هم به این بیماری دچار بوده اس.شاید نشانه های پورفیریا با داستان هایی درباره ی این اشراف زاده ی رومانیاییستمگر که دشمنان خود را به چهار میخ میکشید ،در هم آمیخته باشد.ما هرگز نخواهیم فهمید که داستان خون آشام ها به راستی الهام گرفته ازافراد مبتلا به بیماری مادر زادی پورفیریا بوده اس یا نه.حتی اگر خون آشام هایی هم وجود داشته باشند،نگران نباشید.پورفیریا یک ناهنجاری ژنتیکی است ،یعنی اگر کسی شما را گاز بگیرد به آن دچار نمی شوید!
در اکثر فرهنگها و افسانه ها – در ارتباط با موجودات خون اشام مطالبی گفته میشود که امروزه تقریبا همگانی و جهانی شده است . علاقه مندان به فولکلور و فرهنگ و اداب و رسوم ملل مختلف, افسانه ها و داستان هایی از هیولاهای انسان نمایی که خون انسان را می مکیدند – یافته بودند . افسانه هائی که در تاریخچه بابل قدیم در هندوستان و چین دیده میشود – این داستانها از وسعت و تنوع بسیار زیادی در قلمرو تمدنهای نخستین برخوردار است
مثلا در کتیبه های مصری از موجودات خون اشام – هنگام صحبت از مردگان بحث شده است . "مونتاگ سامرز " دانشمند انگلیسی بسیار سرشناس – که کارهای بسیار عجیبی از او دیده میشود – دو جلد کتاب از دیده ها و شنیده ها درباره موجودات خون اشام, از میان افسانه های اقوام مختلف جهان گرداوری کرده است . او میگوید:
یونانیان باستان نیز به موجودات خون اشام عقیده داشتند – و دیگر اینکه بربرها این قسمت از تاریخ فرهنگی و اعتقادی یونانیان را گرفته اند و انرا سراسر اروپا پخش کرده اند . در اعتقادات کهن – موجودات خون اشام ارواح خبیثی بودند که شبها قبرهای خود را ترک میگفتند و در یک نوع حالت خواب توام با خلسه – به جستجوی افراد آواره و گمشده می گشتند تا حنجره انان را با دندان سوراخ نمایند و خون انان را بمکند .
جسد یک خون اشام همیشه تازه و سالم بود و تنها راه از بین بردن ان – سوزاندن جسد و یا به چوب کشیدن ان بود است . در گزارشات و یادشتهای تاریخی بر جا مانده از قرون وسطی در اروپا, داستانهای زیادی از دهکده نشینانی وجود دارد که اجسادی را نبش قبر میکردند و انها را به حالت سرپائین به دار می اویختند تا موفق به نگه داشتن انها در قبرهایشان شوند . در انگلستان هم تا سال 1823 – قانون سوراخ کردن قلب افرادی که دست به خودکشی میزدند – کماکان برقرار بود .
اعتقاد مردم بر این بود که اشخاصی که دست به خودکشی می زدند, برای مبدل شدن به خون اشامی هراسناک – استعداد و تمایل بیشتری را دارا میباشند . به غیر از این دسته از مردم, مجرمین قانون و حرامزاده ها و افرادی که از کلیسا طرد شده بودند, در دسته خون اشام ها محسوب می شدند . من اگر بخواهم تمام افسانه یا حکایتهای واقعی را درباره خون اشامی برای شما بگویم این مطلب بسیار زیاد خواهد شد, شاید بگوئید حکایت واقعی .؟!!
متاسفانه افرادی بودند که از این کلام تورات که با تاکید امده : خون حیات است ( فصل 12 ایه 23 ) سواستفاده کرده و دست به کارهای وحشتناکی میزدند انها با استحمام خون و نوشیدن ان به تصور ابلهانه دنبال حیات ابدی بودند – البته در اینجا باید نکته ای را برای شما بازگو کنم – که افرادی هم هستند که موجوداتی را میبینند و از ان میهراسند که برای من و شما قابل رویت نیست – که اصولا به انها جن زده میگویند .